بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - آتش سوزی ها در امریکا به آغاز یک جریان فکری در داخل ایران منجر شد که با ارائه تفسیری الهیاتی از بحران در امریکا، در تلاش است تا این واقعه را در تقابل حق/باطل بازنمایی کند.
رسول سلیمی در خبرآنلاین نوشت: از آغاز آتش سوزی ها در امریکا فضای رسانه ای داخل کشور به سوی طرح مباحث الهیاتی درباره چرایی این رخداد پیش رفت.
توصیف هایی همچون عذاب الهی و ارتباط این واقعه با جنگ غزه از مهمترین محورهای رسانه ای بود که کوشش می کند در چارچوبی گسترده تر، به ضعف و افول امریکا اشاره کند.
جریان رسانه ای که با قراردادن خدا به عنوان حامی مسلمانان در خاورمیانه، از امریکا و تمام مردمی که در گرفتار آتش سوزی هستند به مثابه نماد ظلم و مردمی که واجد صلاحیت برای عذاب الهی هستند یاد می کند. عذابی که خدا برای عقوبت امریکایی ها نازل کرده تا در تقابل حق و باطل، تضعیف شوند.
جریان سازی رسانه ای با رویکرد الهیاتی به آتش سوزی امریکا
در همین راستا مقایسه آتش سوزی امریکا و جنگ غزه از سوی معاون خبر صداوسیما هم مورد توجه قرار گرفت. حسن عابدینی در گفتگو با ایسنا یکی از نکات مهمی را که در فضای مجازی به آن پرداخته شده، مقایسه این آتشسوزی با آتش افروزی در غزه عنوان کرد و گفت: «عنوان میشود میزان این آتشسوزیها در حد و اندازه آتشسوزی در غزه است؛ اما غزه در 14 ماه به این وضعیت درآمد و در کالیفرنیا چیزی حدود چهار روز! خسارتهای مالی که به غزه وارد شده، حدود 40 میلیارد و اندکی بالا و پایین است ولی این رقم در ایالات کالیفرنیا 120 تا 150 میلیارد دلار برآورد شده است.»
همزمان با این پوشش رسانه ای، در شبکه های اجتماعی، برخی تلاش کردند دو مسئله جنگ غزه را با آتش سوزی امریکا مرتبط و آن را به عنوان عذاب الهی در پاسخ به تظلم خواهی کودکان غزه بازنمایی کنند. تسنیم درباره جزئیات این پیام ها نوشته «جملاتی مثل «اینجا غزه نیست، اینجا لسآنجلس است» متنِ تصویرنوشتههای بسیاری از شبکههای اجتماعی شد که نشان میدهد محلههای سوختۀ لسآنجلس، طی چند روز، شبیه مناطق جنگزدۀ غزه شدهاند. بسیاری تصاویر کوچ صدها هزار آمریکایی، از ترس آتشسوزی را با کوچ اجباری مردم غزه مقایسه میکنندبخشی از کاربران فضای مجازی آتشسوزی در لسآنجلس را بهعنوان تاوان حمایتهای ایالات متحده از جنایتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه تعبیر میکنند. این نگاهها با رویکردهای مختلف مذهبی و غیرمذهبی، برآمده از اعتقادی است که در فرهنگ ایرانی از آن تعبیر به «مکافات عمل» میشود»
روزنامه کیهان در شماره 22 دیماه 1403 هم با اشاره به اینکه «آه کودکان و مادران غزه بالاخره دامن آمریکا را گرفت. طی چهار روز، بزرگترین آتشسوزی تاریخ ایالت کالیفرنیا، شهر «لسآنجلس» را خاکستر کرد.»، با رویکردی الهیاتی از این واقعه آن را پیامد ظلم امریکایی ها به مسلمانان فلسطینی عنوان کرد.
سایت ایونا دیگر رسانه ای بود که همسو با کیهان و با بررسی کنشگری فعالان شبکه های اجتماعی نوشت «بسیاری معتقدند غزه یک سال بعد از بمب هایی که آمریکا در اختیار اسرائیل گذاشت به اندازه ای که لس آنجلس و کالیفرنیا یک روزه سوخت، آسیب ندید!» با همین رویکرد رسانه ای، خبرگزاری مهر هم با انتشار مطلبی به نقل از یک فعال رسانه ای نوشت «آتشسوزیهای مهیب و ویرانگر ایالات متحده در روزهای اخیر، فراتر از یک بحران طبیعی، نمادی از تلنگر الهی برای بازنگری در سیاستهای جهانی بهویژه در برابر مظلومیت مردم فلسطین است.»
همچنین خبرگزاری فارس با انتشار ویدئویی که به ادعا آن مربوط به دو روز قبل از حادثه بود، کوشش کرد با رویکردی آخرالزمانی، لس آنجلس را شهری بازنمایی کند که آتش سوزی وسیع این شهر به نشانه ای برای بی خدایان تبدیل شد.
برجسته سازی انگاره انتقام الهی به مثابه اصلی قطعی در آتش سوزی امریکا از سوی برخی نخبگان مذهبی نیز ترویج شده است. رسول فلاحتی امام جمعه رشت با بیان اینکه یک شهر به وسعت غزه سوخته در حالی که همه اهالی از سرمایه داران آمریکایی بودند، گفت: این آتش سوزی در کالیفرنیا انتقام خداست. این رویکرد از سوی سایت مشرق با انتشار ویدئویی از یک کودک فلسطینی که با گریه از خدا درخواست انتقام می کند و سپس صحنه های آتش سوزی در امریکا به نمایش در می آید، بیشتر برجسته شد.
آتش سوزی امریکا نتیجه سوء مدیریت دولت بایدن
در بررسی بعد دیگر این رویکرد رسانه ای، نمایش سوء مدیریت دولت امریکا، کمبود تجهیزات آتش نشانی و ارتباط دادن سیاست های دولت امریکا به جنگ اوکراین از مهمترین محورهای رسانه ای در داخل کشور بوده است. برای نمونه روزنامه وطن امروز کوشش کرد با رویکردی واقع بینانه ضمن بررسی دلایل سوء مدیریت منجر به سرعت گرفتن آتش سوزی ها نوشت «در جریان این آتشسوزیها، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه تجهیزات آتشنشانی در برخی مناطق به دلیل ارسال بخشی از آنها به اوکراین کافی نبود. همچنین مخازن آب برخی ایستگاههای آتشنشانی خالی بوده که باعث تأخیر در اطفای حریق و افزایش خسارات شده است. این در حالی است که آمریکا به عنوان یکی از کشورهای پیشرفته جهان شناخته میشود و انتظار میرود چنین کاستیهایی در مدیریت بحران در آن رخ ندهد»
سایت رجانیوز نیز با بررسی دلایل این آتش سوزی ها از نگاه دانشمندان غربی به این مسئله اشاره کرد که «طبق گفته کارشناسان هواشناسی بادهایی که اکنون در حال وزیدن هستند به نام «سانتا آنا» شناخته میشوند و در پاییز و زمستان در کالیفرنیا معمول هستند. اما این هفته شدت آنها بیسابقه بوده و از سال 2011 چنین شدتی را نداشتهاند، این بادها برای آتشنشانها یک کابوس به شمار میروند، زیرا کالیفرنیا دو سال پربارانی داشته است که منجر به تجدید حیات پوشش گیاهی شده، ولی اکنون با زمستان خشکی که منطقه را در بر گرفته، این پوشش گیاهی خشک شده است.»
این در حالی است که خبرگزاری فارس با مقایسه نحوه بازتاب آتش سوزی امریکا با وقایع طبیعی در ایران به بررسی رویکرد رسانه ها در این خصوص پرداخت و نوشت «رسانههای معاند که امروز در مقابل ناتوانی مقامات آمریکایی در مدیریت آتش سوزی کالیفرنیا سکوت کرده اند، در حوادثی که در ایران رخ می دهد با تمام قوا به میدان می آیند تا بتوانند با سیاه نمایی واقعیت ها را به گونهای دیگر نشان بدهند.»
این در حالی است که صداوسیما در روزهای گذشته به طور مستمر و فشرده اخبار و تصاویر آتش سوزی در امریکا را پوشش خبری داده و تلاش این رسانه در برجسته سازی این رویداد خبری با محوریت ناکارامدی دولت امریکا نزد افکارعمومی بوده است.
انتقاد از نگاه رسانه ای متافیزیکی به بحران ها
یکی از مهمترین آسیب های نگاه آخرالزمانی و الهیاتی به بحران های واقع در کشورهای رقیب یا دشمن سیاسی، ارائه تفسیری قُدسی از یک حادثه دارای علل علمی است که با تکرار این بحران یا واقعه در ایران، مخاطب را دچار بدبینی نسبت به انگاره های مذهبی می کند. این در حالی است که بررسی حادثه ای در ابعاد آتش سوزی امریکا که در شرایط فعلی از کنترل خارج شده متاثر از عواملی است که از سوی دانشمندان و محققان در مصاحبه ها و تولیدات متعدد علمی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در دسترس است.
در چنین شرایطی انتظار از رسانه های داخلی ارتقای آگاهی افکارعمومی نسبت به دلایل علمی این رویداد است که به طور مستقیم با پیامدهای تغییرات آب و هوایی در ارتباط است. به عبارت دیگر آتش سوزی امریکا بیش از آن که نیاز به جریان سازی برای بازنمایی غلبه قهر طبیعت بر انسان به مثابه عذاب الهی داشته باشد نیازمند بررسی علمی تغییرات اقلیمی در ایران در صورت وقوع چنین رخدادهایی است. آتش سوزی هایی که با گرم شدن زمین و خشکسالی، ممکن است در ایران هم اتفاق بیفتد و آمادگی برای مواجهه با چنین بحران هایی نیازمند پژوهش و فراهم آوردن زیرساخت ها است نه برجسته سازی نگاه های الهیاتی.
نحوه مواجهه برخی رسانه های ارزشی با آتش سوزی امریکا همانند همه گیری کرونا است که در آغاز آنها را دچار خطای محاسباتی کرد. در همه گیری کرونا که در چین و امریکا رخ داد، برخی رسانه های کشورمان از همان آغاز به کرونا به مثابه عذاب الهی برای چین و غرب نگاه می کردند اما با ورود کرونا به ایران، رویکردهای علمی و مدیریتی جایگزین رویکردهای متافیزیکی برای کنترل بحران شد. حال آنکه در کرونا ریشه بحران در ایران و امریکا از یک منشا و غیرقابل تعمیم به تفاسیر الهیاتی بود.